پدرم امام (ره)
به نام خدا
کـارنـامه نــور (زندگینامه امام خمینی)
فصل اول از ولادت تا وفات
11 . مبارزه با کاپیتولاسیون و تبعید به ترکیه ( ادامه ی بخش پنجاه و ششم )
یکی دیگر از محورهای سخنان امام در روز تاریخساز، دعوت ایشان از علما و روحانیون برای حضور در صحنههای سیاسی کشور بود. اعلامخطرهای امام در این سخنرانی، آن چنان جدّی و صادقانه بود که حجت را بر همگان تمام کرد و از آن پس جماعت روحانی را با همین محک (توجه به اعلامخطرهای امام) میسنجیدند.
ای علمای ایران! ای مراجع اسلام! من اعلام خطر میکنم. ای فضلا! ای طلاب! ای حوزههای علمیه! ای نجف! ای قم! ای مشهد! ای تهران! ای شیراز! من اعلامخطر میکنم.
من تمام روحانیین را تعظیم میکنم. من بار دیگر دست تمام روحانیین را میبوسم. آن روز [ماجرای 15 خرداد] اگر دست مراجع را بوسیدم، امروز دست کاسب را هم میبوسم. [گریه و احساسات شدید مردم].73
در همین سخنرانی، امام خمینی برای چندمین بار، توجه حکومت را به قانون جلب میکنند و از همه میخواهند که دستکم به قانون اساسی کشور که از زمان مشروطه در ایران معمول بوده است، عمل کنند. استناد امام به قانون اساسی مشروطه و اعتراض ایشان به استنکاف شاه از عمل بدان، از فراست و آشنایی امام با شیوه مبارزه سیاسی خبر میداد. وی در عین آنکه با شجاعانهترین لحن با شاه سخن میگفت، از راهکارهای قانونی نیز غافل نشده و انگشت نقد بر یکی از اساسیترین و عمیقترین ضعفهای حکومت پهلوی نهاد:
به حسب نص قانون، طبق اصل دوم متمم قانون اساسی، تا مجتهدین در مجلس نظارت نداشته باشند، قانون هیچ اعتباری ندارد. از اول مشروطه تا به حال، کدام مجتهد نظارت داشته است؟ اگر پنج نفر مجتهد در این مجلس بود، حتی اگر یک روحانی در این مجلس بود، تو دهن اینها میزد، نمیگذاشت این کار انجام شود، مجلس را به هم میزد.74
ادامه دارد ...
منبع : تبیان